“کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند،
به نام بغض….”
عشق گم شده من …
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز
تکرارنمی شوند….
وتو آنگونه ای…
فقط همین…
|
چهار شنبه 4 تير 1393برچسب:, :: 18:4 :: نويسنده : ملیکا
عشق گم شده من …
“کنج گلویم قبرستانی است پرازاحساسهایی که زنده بگورشده اند، به نام بغض….” عشق گم شده من … نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانشان نمیکند،وآدمهائی که هرگز تکرارنمی شوند…. وتو آنگونه ای… فقط همین… این منم که دوستت دارم …
خسته ام … از تـــــو نوشتن … کمی از خود می نویسم … این منم که دوستت دارم … نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت19:18---9 تير 1393
بگو دوستت دارم تا زيبائيم افزون شود
که بدون عشــــــــــــق تو زيبا نخواهم بود بگو دوستت دارم تا سر انگشتانم طلا شده، و پيشانيم مهتابي گردد بگو و ترديد نكن که بعضي از عشق ها قابل تأخير نيستند اگر دوستم بداري تقويم را تغيير خواهم داد فصل هايي را حذف نموده يا فصل هايي را به آن اضافه خواهم کرد و زمان گذشته را به پايان خواهم رساند و به جاي آن پايتختي براي زنان تاسيس خواهم کرد اگر تو معشوقه ام شوي، من پادشاهي خواهم بود و ستارگان را با سفينه ها و لشکريان فتح خواهم کرد از من خجالت نکش، که اين فرصتي ست براي من تا پيام آوري باشم ميان تمام عاشقان ![]() ![]() سعید
![]() ساعت1:45---5 تير 1393
نمیدانم...تورا به اندازه نفسم دوست دارم...یانفسم رابه اندازه ی تو!نمیدانم؛چون تورادوست دارم نفس میکشم...یانفس میکشم که تورادوست بدارم!نمیدانم؛زندگیم تکراردوست داشتن توست...یاتکراردوست داشتن تو،زندگیم!تنها میدانم که دوست داشتنت،لحظه لحظه زندگیم را میسازد وعشقت ذره ذره ی وجودم را!
![]() ![]() ![]()
![]() |