
|
یک شنبه 8 تير 1393برچسب:, :: 12:23 :: نويسنده : ملیکا
مـــــرد که باشی
وقتی دست زنـی را عـــــــــاشقانه می گیری تازه می فهمی مــرد بودن را باید میـانِ دستـــانِ ظـــریف زن احساس کرد .. نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت18:53---9 تير 1393
دوستت دارم
بيش از هر چيز و هرکس دوستت دارم؛به خاطر تو زنده ام عزيزم از اين به بعد هميشه با تو خواهم بود... بي تو بودن برايم بي معناست اما اين هنگام در ميان اين تاريکي که هر طلوع و غروب با زبان غم آغاز ميشود ،ميتواند شاهد طنين دل انگيز فرشته اي در آسمان مهر باشد و او را به خود بخواند؟ آيا با مرهم صدايش ميتواند صد زخم را درمان کرده،دستم را روي موهاي پريشانش ميگذارم،و با آخرين صدايم و از ته دل ميگويم ...دوستت دارم ![]() ![]() سعید
![]() ساعت14:05---8 تير 1393
دوست مجازی من...
چند وقت است برایت مینویسم و تو میخوانی وگاهی تو مینویسی و من میخوانم دوست مــــــــــجازی من این روزها درد دلهایمان را به زبان نمی آوریم تایپ میکنیم مانده ایم اگر این دنیای مجازی نبود روی دیوار احساس چه کسی مینوشتیم نامت زیباست اما افسوس مجازی هستی پشت هر یک از این نوشته ها یک نفرنشسته است میخواند،فکر میکند،گاهی هم گریه میکند،یا میخندد برای چند دقیقه هم که باشد از دنیای واقعی مرخصی میگیری مینشینی برای دل خودت گاهی هم شب و روز میچرخی در این دنیای رمز دار ولی میدانم قدر تمام لبخندهایت تنها هستی اگر همدمی بود که مجازی نمیشدی دوست مــــــــــجازی من گاهی آنقدر بیخود میشویم بین یک دنیا دروغ و اعتقاد فراموش میکنیم خودمان را دور میزنیم منطق و باورهایمان را میخندیم/گاهی هم دروغ میگوییم نمیدانم.... شاید این معجزه ی مـــــجازی بودنت باشد دوست مجازی من بودنت را قدر میدانم♥ ![]()
![]() |