
|
سه شنبه 28 مرداد 1393برچسب:, :: 10:29 :: نويسنده : ملیکا
خـــیلیّ ٌ شـــیرینـــهـًٍٍ وقـــتیـ تو اسـ ام آس هــای
َشـــبانه خـــوابتـــ ممیبــره ;| :x صبحــ بیدار مـــیشِیـ ;) مـــیبینیـ مــسیج آومــده : {قــربون عشــقم برم كة خوابــش برده } نظرات شما عزیزان: سعید
![]() ساعت14:22---30 مرداد 1393
دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟
چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دلخسته زشیراز بیاید، بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟ چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ، خداوند گواه است،دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است، ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی… سعید
![]() ساعت14:59---28 مرداد 1393
لیلی و مجنون
می گن یه روز لیلی واسه مجنون پیغام فرستاد گه انگار خیلی دوست داری منو ببینی.اگه نیمه شب بیای بیرون شهر ، کنار فلان باغ می یام تا ببینمت! مجنون که شیفتیه دیدار بود.چندین ساعت قبل از موعد مقرر رفت و در محل قرار نشست.ولی مدتی که گذشت خوابش برد.نیمه شب لیلی اومد و وقتی اونو تو خواب عمیق دید، از کیسه ای که به همراه داشت.چند مشت گردو برداشت و ریخت تو جیب های مجنون و رفت! مجنون وقتی چشم باز کرد خورشید طلوع کرده بود وآهی کشید که"ای دل غافل، یار امد و ما در خواب بودیم"وافسرده و پریشون برگشت سمت شهر . در راه یکی از دوستانش اونو دید و پرسید:"چرا اینقدر ناراحتی؟و وقتی جریان رو شنید با خوشحالی گفت:این که عالیه ! اخه نشونه ی اینه که لیلی به دو دلیل تورو خیلی دوست داره ! دلیل اول اینکه :خواب بودی و بیدارت نکرده و به طور حتم به خودش گفته:اون عزیز دل منه که توی خواب نازه پس چرا بیدارش کنم؟ودلیل دوم اینکه:وقتی بیدار می شدی ، گرسنه بودی و لیلی طاقت این رو هم نداشت...پس برات گردو گذاشته تا بشکنی و بخوری." مجنون سری تکون داد و گفت :نه اون میخواسته بگه:تو عاشق نیستی...! اگه عاشق بودی که خوابت نمی برد! تورو چه به عاشقی؟! بهتره بری گردو بازی بکنی! سعید
![]() ساعت14:22---28 مرداد 1393
می خــــــــواهـــــــــم بـــــه یاد مـــن
باشــــــــی اگـــــــــــر تــــو به یاد من باشی عین خــــیالم نیست که هـــــمه فراموشم کنند.......................! ![]()
![]() |